نویسنده: مشایخ فریدنی

 

تعزیه در هند، تعزیه (به صورت وقف نه با تاء قرشت) در عرف شیعیان ایران و آسیای وسطی و شرقی و افغانستان و عراق و امارات حاشیه‌ی خلیج فارس و جماهیر اسلامی آسیای میانه و ترکیه و افریقا... به معنی نوعی عزاداری و ذکر مصائب وارده به امام حسین (علیه‌السلام) در صحرای کربلا و سایر امامان و شهدای اهل بیت رسالت و به معنی به راه انداختن دسته‌های عزاداری از زنجیرزن و شمشیر زن و سنگ زن و سینه‌زن... با موسیقی و دهل و کوس و علم و یوغ و علامت و کتل و ذوالجناح و شبیه حجله‌ی قاسم و گهواره‌ی علی اصغر و محمل اسیران و صورت قبور شهیدان... است. در زبان اردو و بین اهالی شبه قاره‌ی هندوستان معنی متبادر به ذهن از تعزیه هیکلی است شبیه ضریح و تربت و روضه و گنبد امان حسین (علیه‌السلام) که آن را به ابعاد و حجمها و شکلهای گوناگون از درخت بامبو و تخته و نی و پارچه و شیشه و آیینه و چراغ و کاغذ و حتی از طلا و نقره و سایر فلزات می‌سازند و در دهه‌ی محرم یا دو ماهه‌ی محرم و صفر در حسینیه‌ها می‌گذارند یا در دسته‌های عزاداری می‌گردانند تا مردم را به یاد شهید کربلا (علیه‌السلام) بیندازند و بگریانند (مثل نخل در تکیه‌ها و دسته‌های عزاداری ایران). این تعزیه مظهر هنر و نمودار ثروت و صنعت سازندگان و بانیان آن است و برای بعض آنها سالها وقت و میلیونها روپیه صرف می‌شود. نام آن هم به سنت نوع و مصالح و حجم و شکل تعزیه فرق می‌کند. اگر کاملاً شبیه روضه‌ی حسینی و صورت حرم و قبر و گنبد و گلدسته‌ها باشد آن را ضریح نامند (در عربی ضریح یعنی قبر) این نوع تعزیه بزرگ و پر خرج است و به نظام حیدرآباد و والی رامپور و راجه‌ی محمود آباد اختصاص داشت. در بعض امام باره‌های کراچی هم چنین تعزیه‌ای دیده شد. یک ضریح هم در عهد شاهان اود در لکنهو با شمع ساختند. دسته‌ی دیگر از تعزیه‌ها شبیه به عماری فیل و محمل شتر است و آن را بنگله (عمارت کلاه فرنگی) می‌نامند. این نوع تعزیه در لکنهو و اطراف آن ساخته می‌شود. بر روی قسم دیگر از تعزیه، گندم و جو و حبوبات می‌کارند و بر آن آب می‌پاشند تا در روز عاشورا یا اربعین سبز و خرم باشد (مثل سبزه‌های نوروزی در ایران). اساس تعزیه به هر شکل و اندازه باشد صورت قبری است که در آن می‌سازند و گنبدی روی آن قرار می‌دهند. در حیدرآباد آن را تابوت می‌نامند. گویند این رسم از عهد امیر تیمور گورگان باب شده و او بود که برای نخستین بار شبیه قبر امام حسن (علیه‌السلام) و دیگری سرخ و به نام امام حسین (علیه‌السلام) است و به یاد می‌آورد که امام دوم را با زهر و امام سوم را با شمشیر شهید کردند. تعزیه در هند، گاه ثابت و گاه متحرک است. تعزیه‌ی ثابت را در حسینیه‌ها روی تخت یا در حظیره و صفه‌ی مخصوص بنا می‌کنند و از بیست و هشتم یا بیست و نهم ذیحجه پرده‌ی آن را بر می‌دارند تا مردم زیارت کنند. تعزیه‌های متحرک را روز عاشورا در دسته‌های عزا می‌گردانند و در سایر ایام عزاداری در حسینیه جای می‌دهند. تکیه و حسینیه در نقاط مختلف هند نامهای گوناگون دارد و آن را عزاخانه، امام باره، تعزیه‌خانه، عاشوراخانه، تابوت خانه، چبوتره، چوک امام صاحب... می‌خوانند. در این محل است که سوزخوانی (نوحه) و مرثیه‌خوانی و واقعه‌خوانی و روضه‌خوانی و وعظ و نثّاری می‌کنند. اهل سنت این تکیه‌ها را شهادت خانه و هندوان، کربلا می‌نامند. تعزیه را از بامبو (خیزران) می‌سازند تا سبک از کار درآید و حمل آن آسان باشد. بدنه‌ی آن را با کاغذ می‌پوشانند برای آن چهار پایه‌ی بلند از بامبو تعبیه می‌کنند تا مردم روی دوش خود بگذارند. کسانی که تمکن مالی بیشتری دارند آن را با تخته می‌سازند و در پوشش آن صفحاتی از چوب آبنوس و گاهی عاج و طلا و نقره به کار می‌برند و پرده‌ها و پوشش‌های گرانبها بر آن می‌آویزند. اگر از چوب ساخته شود افزارمندان ماهر داخل آن را با نقشهایی براق از طلق و میکا می‌آرایند که به صورت گل و آرایه‌های طوماری موازی درمی‌آید و آن را لیخانی خوانند. یکی از شاهان او تعزیه‌ای از انگلستان سفارش داد که از بلور سبز رنگ با زوارها و بندهای برنزی بود. گاهی تعزیه سه طبقه و پنجره‌دار بود و درون آن را با لامپهای رنگین روشن می‌کردند. بعض تعزیه‌ها به صورت اسب و بعضی صحنه‌ی درخت و جنگل و ببر و غزال و حیوانات و پرندگان گوناگون و رنگارنگ را نشان می‌داد. یکی از نویسندگان انگلیسی در لکنهو تعزیه‌ای به شکل شتر دیده که مستور از سبزه‌ی شاهی (تره تیزک) بوده است (شیعیان هند، 167). یکی دو روز قبل از حلول محرم تعزیه‌ها را بیرون می‌آورند و در امام باره‌ها قرار می‌دهند. تا روز عاشورا این تعزیه‌ها در جای خود و غالباً زیر پوشش حفظ می‌شود. گاهی چنانکه اشاره شد به جای تعزیه‌ی متحرک صورت قبر و آرایشهای لازم را روی تخت یا در شاه‌نشینی در امام باره می‌سازند و علمها و کمانها و سپرها و شمشیرهایی بر اطراف آن نصب می‌کنند. چه بسا که این تعزیه‌های ثابت دیواره‌هایی از کاغذ شفاف شبیه به فانوس دارد که حرکت سایه‌های درون تعزیه و شعله‌های شمع از بیرون دیده می‌شود و آن را فانوس گردان یا فانوس خیال خوانند. در برابر حسینیه‌ی محل تعزیه غالباً آتشی بزرگ می‌افروزند و آن را «دودبَر» گویند. عامه‌ی شیعیان و هندوان این آتشدان را از خود تعزیه بیشتر حرمت می‌گذارند. در برابر آن می‌ایستند و می‌گریند و نذر و نیاز می‌کنند یا در آتش می‌جهند و از میان آن رد می‌شوند. نویسنده‌ی این مقاله در ناظم آباد کراچی هندوئی را دید که علمی سبز بر دست داشت و با قدمهای شمرده با آهنگ سنج به آرامی از آتشدان (دودبَر) که حدود 75 سانتیمتر عرض و بیش از دو متر طول داست و پر از آتش سوزان بود عبور کرد بدون اینکه شتاب یا ناراحتی از خود نشان دهد و با همان آهنگ سنج می‌گفت دولا، دولا (داماد، داماد که مقصود قاسم داماد بود). شخصاً پاها و ساقهای برهنه‌ی او را بعد از بیرون آمدن از آتش دیدم که اثری از حرارت و سوختگی بر آن نبود. در اطراف تعزیه در امام باره و هنگام حرکت در جلوس (دسته) علمهای بلندی به نام امام حسین (علیه‌السلام) برافراشته می‌شود که منگوله‌های طلادوزی و نقره‌دوزی بر حاشیه‌ی آنها دوخته‌اند و بر تارک هر علم قبه‌ای منتهی به پنجه نصب شده است که شعار شیعیان و یادآور پنج تن آل عباست. در عصر قطب شاهیان دکن پنج علم بزرگ قبه‌ی طلا بود که بر سر دوتای آنها شبیه ذوالفقار علی قرار داشت.
علاوه بر تعزیه، حجله‌ی قاسم یا «مندی» هم که به صورتهای مختلف ساخته می‌شود در عاشوراخانه‌ها و دسته‌های عزا (جلوس) تشریفات و اهمیت زیاد داشت (در ایران هم ساختن حجله‌ی قاسم به خصوص در عزای جوانان مرسوم است). در عهد شاهان اود در لکنهو در شب هفتم به یاد عروسی قاسم بن حسن (علیه‌السلام) با دختر امام حسین (علیه‌السلام) (که مآخذ تاریخی ندارد) هر کس به فراخور تمکن جشن عروسی منعقد می‌نمود و خانه را چراغانی و مجلس مهمانی برپا می‌کرد. عوام مردم هند تعزیه‌ها را در دهه‌ی اول محرم زنده گمان می‌برند و می‌پندارند که واقعاً محتوی ابدان و قبور شهدا هستند (شیعیان هند، 172) از این سبب تعزیه‌ها را بعدازظهر روز عاشورا دفن می‌کنند یا به دریا می‌اندازند. در شهرستانهای مسلمان‌نشین گورستانی به نام کربلا وجود دارد که معمولاً نزدیک رودخانه است. قبل از روز عاشورا گورهایی در این کربلاها برای تعزیه‌ها آماده می‌کنند و بعدازظهر عاشورا تعزیه‌های بزرگ را در یک ردیف و تعزیه‌های کوچک را در ردیف دیگر به خاک می‌سپرند. برای سهولت در دفن آنها ابتدا پایه‌ها و گنبد را از آن جدا می‌کنند و بعد از دفن، آب بسیار بر روی قبر تعزیه می‌پاشند تا هم زودتر بپوسد و گور برای سال آینده آماده شود و هم یادی از تشنه لبان کربلا شده باشد. ولی تعزیه‌های گرانقیمت و چوبی و بلوری را در تمام سال در محل مخصوص نگاهداری می‌کنند. در بمبئی و کراچی مشاهده شد که تعزیه‌های معمولی را به نقطه‌ی دوری از دریا می‌برند و به امواج می‌سپارند. بدایوانی در منتخب التواریخ (381/2) آورده است که در عهد سلطنت جلال‌الدین اکبر شاعری از ایران به هند آمد و اشعار فارسی مرثیه‌ی او به صورت نقش تعزیه در مجالس هند رایج گردید. هنوز هم در شهر آگره یک نوع تعزیه برگذار می‌شود که آن را «مفول تعزیه» خوانند. در عهد سلطنت سلیم جهانگیر (م 1036 ق) یکی از اعیان دهلی به نام سید معین‌الدین موسوی اجمیری تعزیه‌خانه‌ای بنا کرد و املاکی وقف آن نمود که هنوز جاری است. در زمان اورنگ زیب عالمگیر امپراطور گورکانی هند (م 1118 ق) ساختن تعزیه و به راه انداختن دسته‌ی عزا در دهلی و سایر شهرهای هند رواج داست تنها او شمشیرزنی را قدغن کرد. سایر شاهان گورکانی هم از روز هفتم تا دهم محرم مجلس روضه دایر می‌کردند و رسوم تعزیه و دسته (جلوس) و اطعام و خیرات و نذر و نیاز و آزاد کردن زندانیان تا انقراض آن خانواده ادامه داشت (علم حیدری، محمد حیدر، 15) شاهان شیعی مذهب رکن رسم عزاداری عاشورا را در جنوب هند رواج دادند و تعزیه و دسته و مجالس ماتم را در امام باره‌های بیجاپور و گلکنده و احمد آبادا بیدر برپا داشتند. شاعرانی مانند اذری اسفراینی و غواصی و نصراتی و ولی ودکنی... نوحه‌سرائی و سرودن ابیات مرثیه را به فارسی وارد و آغاز نمودند. از قرن دوازدهم هجری همه‌ی شاعران مسلمان و هندو در این زمینه طبع آزمایی کرده‌اند. در قرن سیزدهم هجری در هند جنوبی و شمالی و بیشتر بلاد شبه قاره رسم عزاداری و روضه‌خوانی بین شیعیان و سنیان و حتی هندوان معمول بود و شاعران بزرگی ویژه‌ی سوزسرائی و مرثیه‌گوئی در لکهنو به زبان اردو پیدا شدند که اشعارشان تا امروز در سراسر هند خوانده می‌شود. مخصوصاً تعزیه‌سازی در لکنهو و فیض آباد در عهد شاهان اود به کمال خود رسید. آصف الدوله و شجاع الدوله و غازی‌الدین حیدر و نصیرالدین حیدر نه تنها حسینیه‌ی (امام باره)های پرخرج و باشکوه احداث کردند بلکه تعزیه هائی به دستور ایشان ساخته شد که شاهکار هنر بود و گاهی ضریحها را برای ایشان در لندن می‌ساختند. آصف الدوله دو تعزیه‌ی بلورین یکی سبز و دیگری سرخ به لندن سفارش داد که هزینه‌ی آنها یک لک (100.000 روپیه) بود. علاوه بر سلاطین و امرای سنی و شیعی، مهاراجه‌های هند و سیک نیز در ایام عاشورا تعزیه می‌ساختند و عزاداری می‌کردند. در اوایل قرن سیزدهم مراتهه‌ها (مغرب هند) امام باره داشتند و مهاراجه‌ی شیرسنگ روز عاشورا در لاهور تعزیه و ذوالجناح بیرون می‌آورد. تعزیه‌ها و تعزیه‌خانه‌های مهاراجه‌های هند و دراندور و دهولپور و دیته و کپورتهله و گوالیار وجی‌پور مشهور بود و هنوز هم هندوان با مسلمانان در ماتم عاشورا شرکت می‌کنند. رسم تعزیه و ضریح‌سازی تا امروز در همه‌ی بلاد هند و پاکستان و کشمیر و نپال و بین هندیان افریقا رواج دارد و بعض آنها این مراسم را تا روز هشتم ربیع الاول که به روایتی روز شهادت امام حسن عسگری (علیه‌السلام) است ادامه می‌دهند. در آن روز بانک سینه‌زنی و عزاداری خاموش می‌گردد و به همین جهت آن را «چوب تعزیه» یعنی روز خاموشی نام داده‌اند.

منابع:

یادداشتهای نویسنده از سفر هند و پاکستان؛ مقاتل الطالبیین، 85؛ اعیان الشیعه، 584/1 به بعد؛ تاریخ بیجاپور، 230-433؛ تاریخ الشیعة، 23؛ شیعیان هند، نورمان هولیستر، 164؛ دایرةالمعارف اسلام به انگلیسی و عربی؛ اردو دائرةالمعارف اسلامیه، 461/6.
منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ی انتشارات حکمت، چاپ اول